به یه بنده خدایی اعتماد کردم
نه به دوتا
اوا نه به سه تا
شما تابحال چقد از اعتماد بقیه سو استفاده کردید؟
من که خیلی
اینقد حال میده
ولی طاقت ندارم کسی از اعتماد من استفاده بکنه چه برسه به سو استفاده
میدونین بازم بحث مالیه
پول پول پول
الان سر صبحی استرس این رو دارم که اگه پول رو پس نده چی؟
بعد از اینهمه سال کار کردن با مادرم و اثبات خودم بازم میترسم یه قدم اشتباه باعث بشه نسبت به من بدبین بشه
سیستم دفتر و خونه و شرکت کلا به هم متصله و من میتونم هرجا که باشم بقیه جاها رو کنترل کنم
الان دارم میبینم که توی دفتر یه برو بیاهای بی برنامه ای در جریانه
از اعتماد من سو استفاده میکنید؟
الان سوسکتون میکنم
خودم سوسک شدم چاه دستشویی مشکل پیدا کرده بود اونا تعمیرات چی بودن فک کردم قوم قبیله منشی هستن
ههههههه
به اوس مهدی هم اعتماد ندارم میترسم از اعتماد من سوئ استفاده کنه واسه همین با قطره چکون واسش سیمان و مصالح میفرستم بس که من بدبینم
ولی به یکی خیلی اعتماد دارم اونم خداست
امیدوارم من لیاقت اعتمادی که بهم کرده رو داشته باشم
میشه واسم دعا کنید؟
در ضمن من توی وبلاگ بنفش خانوم دکتر کاکتوس و مهرداد نمیتونم نظر بذارم
لطفا رسیدگی شود
سلام
قدیما چندبار از سوراخ اینجوری قرض و دستی دادن گزیده شدم، الان فقط و فقط به نزدیکانی که کاملاً میشناسمشون قرض میدم.
بد زمونه ای شده مادر
کجایی تو دختر؟
پست جدیدکو پس؟
جواب کامنت که نمیدی
یعنی ادم وقتی بهت کامنت میده حس میکنه داره به دیوارکامنت میده
البته یه دیوارهوشمند!
توهم ازاونایی
اخه دیوارمعمولی که نمیتونه تائیدکنه
ازشوخی گذشته خبری ازخودت بابا
فدای تو یاعلی
دیوار
خدا به بنده هاش اعتماد داره
شما هم که به خدا اعتماد دارید
پس به بنده های خدا هم اعتماد کنید
سلام
ایشاالله اوضاعت ردیف میشه
واست دعا میکنم
بیزار میشوم از خودم وقتی که تو ناراحتی و من نمی توانم آرامت کنم...