منه منه من

منه منه من

هاهاها دارم تمرین میکنم من باشم فقط همین
منه منه من

منه منه من

هاهاها دارم تمرین میکنم من باشم فقط همین

کجا بودی؟

کجا بودی دخترخانم؟

میدانی هزار بار امدم اینجا تا احوالت را بپرسم؟

میدانی نگرانت شده بودم؟

دوست داشتم چیزی مینوشتی فکر نکن نمیدانم بیصدا  امدی  و  بیصدا میرفتی

امشب پرسیدی  چه بنویسم من میگویم 

اینقدر فکر نکن  انگشتهایت را بگذار روی صفحه کلید ارام و باش و بگذار کلمات بیرون بریزند بگذار کمی مغزت سبک شود من هم قول میدهم هیچ حرفی نزنم قول میدهم ارام باشم و بگذارم همه حرفهایی که خیلی وقت است روی دلت سنگینی میکند بیرون بریزد

اصلا به روی خودت نیاور که من نگاهت میکنم یا گهگاهی اشاره ی میکنم اصلا همه این حرفهایی که من زدم مقدمه باشد. بقیه اش را تو بگو . هیچ سخت نگیر که  من روی دیگر توام . تو را جان خودم تو را جان هرچه که میخواهی به ان قسم بخورم لطف کن کمی از بار افکارت را اینجا پیاده کن تا من بتوانم در طول روز به کار اصل خودمان درگیر باشم.

بعضی وقتها با خودم فکر میکنم  اصلا اینجا و هزار جای دیگر را برای چه ساخته ای وقتی همه طول روز و شب داری حرفهای عجیب غریب دل و ذهنت را مرور میکنی و وسط یک حرف مهم  دیوانه ام میکنی و رشته کلام را از دستم بدر میبری و میانه یک کار مهم  تمرکزم را بهم میریزی و باعث ابروریزی میشوی و توی عمق خواب ناز دیوانه ام میکنی...

بنویس بگذار من هم ازاد شوم

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد