احتمالا به زودی تو خونه عروسی راه میافته
من درگیر کارای شرکت و خبرنگاری خودمم
باید مصاحبه مجیدجون رو پیاده کنم من چه تنبلم امشب
من عروس نیستم صابون به دلتون نزنین هنوز پیداش نکردم
شاید باورتون نشه ماشینمو میفروشم یه مزدا دو کابین میخرم
میخوام برم تو کار بارکشی
دلم میخواد
تو حیاط خونه گل سوسن باز شده فردا براتون عکس میذارم از حیاط خونه شده بهشت شکر خدای مهربون خدای بارون خدای محبت
خودت نیستی زی زی هم نیست پس مامانته !!!!
ههههههههههههههههههه من کی گفتم از خونواده ماست اخه؟
مامانم؟ هاهاها وای خدا کنه فک کن
عروس کیه؟ زی زی؟
مبارکه به هر حال
با اجازه بزرگترا نخیر