منه منه من

منه منه من

هاهاها دارم تمرین میکنم من باشم فقط همین
منه منه من

منه منه من

هاهاها دارم تمرین میکنم من باشم فقط همین

طرف معاملات

میخواستم اینجا چندتا نکته بگم که تقریبا خودم کشفشون کردم بهرحال تاثیر خواهرم زی زی هم کم نبوده میدونین من خیلی ضایع شدم خیلی وقتا سوتی دادم اشتباه کردم خجالت کشیدم اما الان تقریبا هیچ کس اززیر دستم در نمیره به محض اینکه بخوام مخ کسی رو بزنم سه سوت اینکارو میکنم

اینو محض تعریف نمیگم این حرفه منه کارم اینه باید بلد باشمش من میگم شاید به درد کسی خورد

خودتو بشناس

یه عنوان خوب واسه خودت پیدا کن که خواستی معرفی کنی استفاده کنی هیچی مث یه معرفی خوب نیست

من .......(فامیلت بدون هیچ پیشوندی ) هستم  مدیر عامل فلان

یا من فلانی هستم مسئول این

یا هرچی فقط دروغ نگو هیچ وقت هیچ وقت اگه یکم غلو کردی جهنم ولی اصلا دروغ نگو واسه خودت میگم

 این عنوانم هرجایی استفاده نکن یعنی هی نگو من اینم من اینم فقط یک بار و بار دوم در صورت لزوم

دوم اینکه با اطلاعات برو نه اینکه طرف یه چیزی بگه بعد خنگ کنی نیگاش کنی یه جورایی بد ضایع میشی

وقتیم مسلطی لبخند تسلط یادت نره یعنی چشا یکم بی حالت لبخند با دهن بسته و غیر کشدار تازه وقتی خیلی بلد نیستی اگه موقع توضیحات دهنتو ببندی و نظر ندی و فقط یکی دوتا از این لبخندا بزنی بی شک طرف ازت میپرسه البته فک کنم خودتون اینو بدونین

سوم صادقانه برو ولی زرنگ بین سادگی با صداقت زمین تا اسمون فرق داره 

راستشو بگو مثلا بگو من درباره نکات فنی این دستگاه اطلاعات کافی ندارم یا بگو اینو باید کارشناس این بخشمون نظر بده اما نگو اینا چی هستن چه جوری کار میکنن اینا بهم وصل میشن این دیگه چیه از دستگاه زده بیرون اصلا داغون ضایع میکنی

شایدم این نکته بدیهی باشه چه میدونم بهرحال من میگم چون خودم سوتیش رو دادم تو جوونیام

اگه کسی همراهته به اندازه مقام و موقعیتش بهش احترام بذار و اگه زیادی چرت میگه فقط بایه نگاه جمعش کن اصلا با همراهت بحث نکن یه سر سوزن بهش بی احترامی نکن یا سعی نکن نشون بدی تو خیلی مهمتری

من اگه با مادرم جایی برم تحت هیچ شرایطی جلوتر ازش وارد نمیشم حتما در رو واسش باز میکنم اگه چیزیش بیفته بلااستثنا خم میشم بر میدارم  اگه طرف رو بشناسم بعد سلام علیک حتما اول اونو به مامان معرفی میکنم یا اگه طرف سلام نکنه یا نادون باشه خیلی سریع میگم حاج خانم هستن خودش میگیره اگه نگیره با یه تیکه جانانه پوستشو میکنم

میدونین احترام به مامانم واقعا باعث احترام به من میشه البته قبلا به حسب وظیفه انجام میدادم اما الان شده یه تاکتیک یعنی اگه جایی کارم راه نیافته و مامان بیاد جوری بهش احترام میذارم که طرف قبل از من بلند میشه و بیشتر از من بهش احترام میذاره

اما اگه با زی زی یا کسی هم سطح خودم برم موقع صحبت اونو دخالت میدم و ازش نظر میخام و حواسم هست که من مسئول معامله ام و حتما اگه کارشناس باشه میذارم بعضی جاها خودشو نشون بده لازمه ولی نه زیادی

اگه با زیر دستمم برم کاری که باید انجام بده رو بهش میگم و اگه فضولی یا اشتباه کنه خیلی محترمانه ازش میخام یه جایی منتظر بمونه تا من کارم تموم شه


شیک باشید خیلیم شیک باشید


ارایش زیاد نه ها چون ممکنه فک کنن شمام بعله بخصوص اقایون ولی مرتب با لباسای ست و و اگه نو نبود حداقل تمیز و اتوکشیده

بخصوص کفشا رو دریابید  از کفش زیادی نوک تیز یا کفش داغون یا کفش عج وجق پوشیدن خودداری کنین که فاتحه اعتبارتون خونده میشه از ما گفتن بود

میدونین اقایون معمولا از خانمای محکم شیک و مسلط حساب میبرن و اتفاقا کمتر مزاحمشون میشن(خودم)

و خانما از دخترای امروزی مرتب و مهربون که کمی هم باهاشون صمیمی بشن خوششون میاد سعی کنین زیادی خودمونی نشید فقط مهربون و مودب باشید

وای مودب باشید خیلی مودب

ببخشید پاستوریزه و خنگ نه ها مودب

یعنی ای مردم حال میکنن یکی به موقع لبخند بزنه به موقع اخم کوچولو کنه به موقع حرف بزنه صبر داشته باشه تعارف کنه اووووف خودم بیشتر خوشم میاد

گنده نخندید اخم بیخودمم نکنید بدتر از اون با هیچ کس درگیر نشید حتی در بدترین شرایط

اگه مث من جوگیر میشید و هنوز خیلی جوون هستید و یکمم مغرورید سعی کنید اروم باشید اینو بدونین هرچقد معقول تر و فهمیده تر باشید بهتر جواب میگیرید

مثال: قپی نیایید لج کسی رو هم درنیارین به کسی هم فخر نفروشید

ناریا رفته بود جواب یه نامه ای رو بگیره با مدیر اونجا بد حرف زد چون طرف به حجابش گیر داد ناریا ضایع شد و فهمید باید جلوی زبون سه متری و افاضات بیخودش رو بگیره گاهی وقتا ما هیچ غلطی نمیتونیم بکنیم

البت به اشتباهاتت بخند

خوب خودتون بسه نوبت طرف معامله است(من میگم اگه رفتی تو یه اداره هم در واقع داری معامله میکنی ولی شرکتای دولتی و خصوصی خیلی فرق دارن یعنی یه چی اونجا جواب میده که اینجا نمیده و برعکس)

وارد که شدی یه نیگا به کل اتاق بندار


مرتبه؟ روی میز چی؟ دور اتاق خیلی شلوغه؟ یا دسته گلای 50 سال پیش اونجاست؟ طرف یه عالمه قاب مسخره به دیوار زده؟ یه عالمه تزئئنات نامربوط اونجاست؟ نور اتاق چطوره؟ اثاثیش قدیمیه؟

اول اتاق رو دریاب اتاق شلخته که دیدی صاف برو بشین رو اولین صندلی اصلا به روی خودت نیار شلخته است لبخند بزن بذار طرف راحت باشه فقط اگه چرت و پرت گفت یا باهات راه نیومد همینطور که داری حرف میزنی یواش یکی دوتا وسیله کوچیک رو رو میزش مرتب کن یا اگه کثیف بودن به خاکشون نیگا کن خودش میفهمه نقطه ضعفش رو فهمیدی لال میشه ولی اگه یه وقت داشت کارتو راه مینداخت اصلا توجهی نکن

تو اتاق یه کارمند که میری اول پرونده یا نامه یا چیزی که باید بهش بدی رو بذار روی میز و ساکت صبر کن تا بپرسه چی میخای و یا اینکه لبخند دوستانه بزن خودش میاد سمتت اخه کارمندا خیلی زود خسته میشن چون هدف خاصی از کارشون ندارن به جز حقوق گرفتن و یه سلام گرم و خسته نباشید یا قدرشناسی میتونه حسابی  باعث راه افتادن کارتون بشه

اگه کارتون دست این قشر افتاد اصلا اصلا اصلا باهاش لجبازی نکنین تو کارشم دخالت نکنین  که بیشتریاشون کافیه یه سر سوزن ناراحت شن عقده همه کم و کاستیاشون رو سرتون درمیارن دیدم که میگم

اصلا باید درباره رفتار با اینا یه پست بنویسم موجودات پیچیده ان

اگه یه عالمه تقدیرنامه بیخودی به دیواره یا اینکه طرف دسته گلای تشکر صدسال پیش رو نگه داشته بدونین با یه ادم تازه به دوران رسیده طرفید (اگه شما اینجوریید بدونید)

ادمای تازه به دوران رسیده بد نیستن (یکی دقت کنه) فقط مثل اینه که یهو یه ظرف گنده غذا بدی به کسی که دو روزه غذا نخورده خوب اولش رو باید تحمل کنی بعدش درست میخوره بهرحال اگه سروکارتون بهشون افتاد بذارید هرچقد دلشون میخاد خودشونو فیس بدن به جهنم مهم اینه که کار شما راه بیفته  اگه راه داره باهاش معامله نکنید فرسوده میشید


تو اتاق ادمای زیادی مغرور وسایلتون رو بذارید رو میز وسط یا اینکه یه وسیله روی میزشون رو بردارید یا ازش بخواهید بهتون بده به نحوی که مجبور شه خم شه که به دست شما برسونه

 به سر وضعش نیگا کنین

 

خیلی شیک پوشیده در حد مارک؟ جلفه؟ ارایش زیادی کرده ؟(زن یا مرد) لباساش ناهماهنگه؟ هول شده؟ هی دستاشو پاک میکنه؟ دستشو کرده تو جیبش؟ دستشو پشتش گرفته و جلوتون سرپا ایستاده؟ موهاش چه جوریه؟  لنگاشو انداخته رو هم؟ کفشاش چه شکلیه؟ صورتش تمیزه؟ وسایل تزیینی مث ساعت و حلقه و اینا چی داره؟ نداره؟ بهر حال به همش دقت کنین رفتین تو چیکار کرد وایساد؟ بهت زده نیگاتون کرد نیم خیز شد؟ تلفن گرفته بود دستش؟

هرکدوم از این اداها یه معنی میده البته سرجاش باید بفهمید داره بهتون چی میگه با زبان بدنش

اگه یه مدت برید اینور اونور یاد میگیرید ادما چی میگن یا چه رفتاری لازم دارن که باهاتون راه بیان

البته همه اینکارا رو باید تو چند ثانیه انجام بدید

سعی میکنم از این ببعد درباره ادما با مثال از خودم بنویسم

امروز صبح ساعت 4 رفتم شرکت و بعدم رفتم ثبت اسناد ظهر رسیدم خونه دیدم زی زی گشنه نشسته منتظر منه

منم جو گرفتم گفتم بذار بهت اشپزی یاد بدم خلاصه لباسامو عوض کردم و رفتیم تو اشپزخونه ماهیتابه رو برداشتم و گفتم ابتدا ماهی تابه رو میذاریم روی اجاق و زیرش رو منفجر میکنیم (خواستم یکم طنز امیز بگم)هنوز دکمه اجاق گاز رو نزده بودم که زی زی بیشعور با یه فنجون محکم زد روی شیشه میز.

رسما سکته زدم

فکر کردم واقعا منفجر شد

قلبم رو گرفتم نشستم دیدم شما چقد نظر دادید یادم رفت نهار بخورم الان برم ببینم چی پیدا میکنم






نظرات 6 + ارسال نظر
بنفشه دوشنبه 27 مرداد 1393 ساعت 12:28

ایضاً همون کامنت که گذاشتم! طولانیه وقت ندارم بخونم چیکار کنم؟ کی بیام حضوری واسم تعریف کنی هاااان!؟

ایضا تنبل

امین یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 23:02

سلام مرسی از اینکه سر زدید
آدرس وبتون هم داشتم ها سیو کرده
منتهی مرورگر نسخه جدید نصب کردم پاک شدم
البته بک آپ گرفته بودم از بوکمارس هام ولی اشتباهی زدم خرابش کرد ممنون که سر زدید و ادرس تون رو لطف کردید
خب راجع به نظرتون هم باید بگم
یعنی گریه نکنم
آجیمه خوووو
خب دلیل دارم
دلیل نداشتم باید گریه میکردم
حتما باید میزدم زیر گریه

اتفاقا کار درست رو تو کردی
باور کن این خاطره تا اخر دنیا تو ذهن خواهرت میمونه
داداشم به خاطر من گریه کرد
گریه یه مرد

خانم کاکتوس یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 15:37 http://misskaktoos.blogfa.com

نکات جالبی بود ، ولب خوب برای کسب تجربه باید چند باری سوتی داد تا دستت بیاد چی به کیه ؛)
غرورم خوبه البته ؛)

چندبار سوتی داد ضایع شد خجالت کشید شکست خورد
چندبار بیرونت نند بهت بخندن جوابتو ندن
تازه مث من بعد 10 سال بگی دیگه کارم اینه کاکی جان

محسن جمعه 17 مرداد 1393 ساعت 14:29

مرسی خیلی نکات خوب و اموزنده ای بود

واقعا؟ خداروشکر فکر کردم باید به درد یکی بخوره

فاطمه جمعه 17 مرداد 1393 ساعت 11:31 http://www.sepidehman.blogsky.com

منم تاثیرلباس مرتب وشیک واعتمادبه نفس ولبخند وخیلی دیدم

اوورین منم دیدم

مهرداد پنج‌شنبه 16 مرداد 1393 ساعت 21:37 http://mehrdad1530.blogfa.com

به نکات جالب و اموزنده ای اشاره کردید

میسی
ببخشید من یکم از تهرونیا لجم دراومده بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد